** محمدصالح عزیزمون*** محمدصالح عزیزمون*، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

♥ مطلع عشق ♥

+++ هوای شما +++

1392/8/11 11:46
229 بازدید
اشتراک گذاری

بسم رب الحسین.....

 

عید علی رفت ولی یار نیامد......آن شمع دل افروز شب تار نیامد......

چند روز دگر مانده که با ناله بگوییم.....

ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.........


 

 

هوای من.......

هوای این روزهای من.....

هوای حسین......

هوای حرم.....

هوای شب جمعه زد به سرم....

 

سالها بود که محرم برام  میگذشت .....سعی میکردم خودمو چند روز قبل محرم آماده کنم.... توی رفتارم ملاحظاتی رو داشته باشم.....

پرچم سیاه در خونه رو بزنیم و خودمونو آماده کنیم برای محرم ارباب.......

اما امسال......

محرمم ....... یه حسی داره که فکر میکنم هیچکس نمیفهه........

کاش میشد امسال در محرم موند...... در محرم مُرد......

حس دیدن کربلا.... بین الحرمین.... گنبدی که پرچم سرخ بهش افراشته شده.... حرم  ارباب.... شش گوشه ی زیبا............... قتلگاه..... حرم  علمدار....... تل و خیمه گاه...........

 

همه ی اینا یعنی که امسال محرم....... یه جور دیگه است...... یه جوری که از تو میسوزی و  میمیری و کسی نمیفهمه ....... جز صاحبی که مجنونت کرده........

آره خیلی سخته؛ کسی در مورد محرم حرف بزنه که چند ماه قبل؛ بعد از حسرتی طولانی؛ کربلا بوده........

آره امسال محرم برای کسی که دیگه توی شبای محرم نمیخونه........ ای عجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا را.... یه چیز دیگه است.......

 لباس غمت به قامت من........صدا زدن تو عبادت من..... اگر بشود به لطف شما...... زیارت شش گوشه قسمت من...... زیارت شش گوشه قسمت من.....


 

نفهمیدم چی نوشتم..........

حالم بده...

حال غریبی دارم........

برام دعا بفرمایید توی این محرم.........

.

.

.

.

دعا بفرمایید.......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان نفس طلایی
11 آبان 92 18:23
نگو از محرم ... دلم بدجور کربلا می خواد
فرشته
11 آبان 92 22:16
فداي حالت برم عزيزممنم حالم خوب نيست منو حلال كن بانوجانم
مامان چشمه بهشتی
12 آبان 92 8:32
ماه اشک ماه عزاست ... هلال خون . مه خون . ماه اشک ماه عزاست .... صلی الله علیک یا اباعبدالله (ع) ... التماس دعا
آسمونی*مامان حسین جان*
12 آبان 92 14:04
سلام عزیزم خوبی؟؟
بشدت میفهممت...بشدت...
بفرما خصوصی..


سلام مامان خانمی...
ممنونم....
فرشته
13 آبان 92 1:26
من دارم میرم


سلام......
کجا میری فرشته بانو؟!!!!!!
برای چی باید حلالت کنم؟!!!!!
فرشته
13 آبان 92 11:56
ما فردا٧صبح پرواز داريم
مگه ميشه قلبت رو باخودم نبرم؟


ببر و بذارش گوشه ی حرم و برگرد.....
ببرش و بده دست با کرامت اربابی که خودشون مجنونم کردن.....
فرشته
13 آبان 92 12:38
ديدن خصوصيت رو عزيزديدم
دلم رو پرآشوب كردي بااين دل بي قرارت


بی قراره.........
خیلی زیاد.........
آسمونی*مامان حسین جان*
14 آبان 92 13:11
سلام عزیزم بعد از عمری ایمیلت رو بده برات جزوه ی آمادگی بارداریمو بفرستم.. خیره ایشالا..
ﻓﺮﺷﺘﻪ
20 آبان 92 17:09
ﺳﻼﻡ ﺧﺼﻮﺻﻲ
باباجونی+مامان جونی(١+١)
پاسخ
سلام عزیزم........ ممنونم از اینکه خواهری رو در حق بنده تموم کردید..... از زحمتی که برای نوشتن نظرات کشیدید ممنونم....... انشاءالله که بهتر از من شما حاجت روا خواهید شد.... اجرکم عندالله.......