** محمدصالح عزیزمون*** محمدصالح عزیزمون*، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

♥ مطلع عشق ♥

+++ اندک اندک جمع مستان میرسد +++

1391/9/13 21:18
230 بازدید
اشتراک گذاری

بسم ربِّ الحسین........

واااااااااااااای مولا جان که شما چه رئوفید!!!!!!!!!!!!!!!

بله این روزها که وب هر دوستی رو باز میکنی خبر حضور ثمر زندگیشونو میبینی.........

پیش خودت میگی: از کرم اربابه....... که نسل شیعه و محب اهل بیت رو در محرم خودشون میپرورانند.......

ولحظات ناب پدر و مادر شدن را به محبینشان ارزانی میدارند........

ارباب.......عاشقتانیم.........عاشق.........

این هم روزی کسانی که دوست داشتند بفهمند روضه ی ٦ ماهه و جوان ١٨ ساله و دختر ٣ ساله، یعنی چه.......

مولا در ماتم فقدان از دست دادن عزیزانش به شما حیاتی دوباره ارزانی داشت........

این حس و طعم گواااااااااااارای وجودتان..........

حسی با رنگ و بوی کربلااااااااااااااااااااااااااا..............و حسین(ع)..........


انشاءالله که خداوند همه ی ما را به داشتن باقیات و صالحاتی با طعم کرامت ارباب، لایق کند.......

التماس دعاااااااااااااا...........

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان نفس طلایی
14 آذر 91 12:30
انشالله


سلام.....
انشااااااااااااااااااااءالله................
مامان حانیه
14 آذر 91 13:55
ان شاالله
مامان تسنیم سادات
14 آذر 91 15:27
سلام بانوی مکرمه ...
دعای بسیار خوب و بجایی کردین
ما هم میگیم انشاا...
التماس دعا ....


سلام علیکم........
به امیدش.........
مامان حانیه
14 آذر 91 21:55
پس کجایی عزیزم منتطرتم


مامان علی اکبر
15 آذر 91 1:10
سلام خانمی.خوبی؟
شرمنده چند روزی نبودم اینترنت نداشتیم.
انشاالله به زودی زود بیای خبر بدی که یه سرباز کوچولو توی راه داری


سلام عزیزجان...
خیره انشاءالله........
فعلا دعامون کنید.......
فرشته
15 آذر 91 1:41
انشاالله گلم
خیلی برام دعا کن...


سلام عزیزجان......
انشاءالله که خیره....
وشما هم حاجت روا بشید.......
آسمونی
15 آذر 91 10:01
سلام زهره جونم...آخه تو چقدر مهربون و گلی
ممنونم که اینقدر به من لطف داری..
پیام خصوصیتو تازه دیدم...جوابش مفصله... دوست دارم تجربه مو تو این زمینه حتما بهت بگم... فقط اینکه وبت برا من به هم ریخته نشون میده..واقعا ریخته به هم یا فقط برا من اینجوریه؟؟
بزودی میام با هم بحرفیم..

سلام عزیزم.......
قابل نداشت خانم....
هر وقت اومدی قدمت به چشم.....
وبم درسته عزیز، شاید مرورگرت رو عوض کردی.....




مامان تسنیم سادات
19 آذر 91 10:44
سلام دوست خوبم ....
عزیزم چرا ناراحت باشم ...؟؟؟؟
از همون موقع که رمز رو لطف کردین دادین اصلا توی قسمت رمزتون نمیتونم بنویسم ...!!! مشکل از سیستممه حتی نظراتش رو هم نمی تونم باز کنم نمیدونم چرا .....
شرمنده... یه مدت توی وبلاگ امیر حسین هم که میرفتم این جوری بود ولی بعد خوب شد فکر کنم اگه یه پست دیگه بذارین پست رمز دار برای من باز بشه
باید همون موقع اینجا براتون توضیح میدادم ....
ببخشید خانم خانما ....
در ضمن از بابت رمز هم مطمئن باشید ...
تشکر


سلام بانو.......
خب خدا رو شکر خیالم راحت شد.....
شاید شما مرورگرتونو عوض میکنید......
مثلا شاید قبلا با اکسپلورر میومدین حالا با فایر فاکس میایید.....
البته کادر نوشتن رمز یکمی مشکل داره.... یکمی بالاتر از کادر موس رو ببرید تا مکان نما خطی بشه......
ببخشید که دارم درس پس میدم عزیزم....


مامان تسنیم سادات
19 آذر 91 18:05
ای بابا .....!!!!!
هنوزم خرابه فایده نداشت ......
اون کار که شما گفتین هم کردم نشد که نشد.......


ای بابا......