+++ محرم با شتاب میگذرد........ دلم تنگ میشود +++

بسم ربِّ الحسین.........

کهیعص........

و فدیناه به ذبح عظیم.......

چه سرعتی.....

کاش میشد دامنش رو گرفت.......

التماس کرد.........

که بایست و اندکی فرصت بده تا در مناجات شبانه ی مولایمان شرکت کنیم.........

ذره ای ببینیم با چشمان زیبا و اشکبارش روزهای در پیش را.......

خدایا تا چشم بر هم میگذاریم میرسیم به ع ا ش و ر ا...........

گفتنش هم پشتم را میلرزاند........

انگار سهممان از بزرگ شدن، فهمیدن هر چه بیشتر بار سنگین این کلمه است............

عاشورا.........عاشورا.........عاشورا............

آجرک الله یا بقیة الله...............

خاک بر دهانم که جسارت میکنم و مینویسم از عاشورا..........

بی قراریم از ظهر عاشورا......... العجل مولا العجل مولا

حکایت چیزی فراتر از غریبی است........

چیزی که ذهنمان قد نمی دهد........

بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید

خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم

کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

لا یوم کیومک یا ابا عبدالله........................

خدایا به ما توفیق بده که بفهمیم..........

به ما توفیق بده که با فهم گریه و عزاداری کنیم..........

خدایا به ما توفیق بده که جزء لشگر مولا باشیم..........

هنوز هم.......

کل یوم عاشورا........کل عرض کربلا، است

سلام علیکم و رحمةالله.........

انشاءالله که عزاداریای هممون به بهترین شکل پذیرفته و در نامه ی اعمالمون ثبت بشه........

7 روز از محرم گذشت.........

به سرعت باد...........

که نتوانستیم به پایش برسیم.........

این روزها یعنی: محرم در سرازیری تمام شدن...........

نه اینکه زمان تمام شود نه.........

سرازیری این روزها یعنی عاشورا نزدیک است و در چشم به هم زدنی تمام مصایب اهل بیت رخ می دهد و میگذرد و ما می مانیم و کوله باری از افسوس ها.......

عاشورا نزدیک است.............

نزدیک............

و نزدیکتر...........

حالم خیییییییییییییییییلی داغونه......... دستم همینجوری روی دکمه های کیبورد میره...... فرمان به دستم نیست......... از دلم میاد............

6 شب قبل به لطف ارباب در جمع با صفای عزاداران دانشگاه امام صادق(ع) گذشت..........

بسی بسی زیبا و به یاد ماندنی............

و امشب......... در بیت ولیم........ چه زیبا بود........ جای همه خالی بود.... تا در آن خانه.....و از آن خانه.... به مولایمان بقیةالله الاعظم (عج) و نائب گرانقدرشان تسلیت بگین...............

دریای طوفانی ای درون همه در تلاطم است........ وقتی میریم تا از نزدیک به فرزند خلف ارباب تسلیت بگیم عزای جدشونو..........

اگه خدا عنایتشو از ما نگیره تا 2 شنبه میهمان شبهای بیت ولی(حفظه الله)هستیم..........

التماس دعا داریم..............

زائر کوی حسین گشته دل و جان ما... بسته به موی حسین حال پریشان ما

دلخوشی عاشقان روضه خون خداست... جنت ما هیئت است مقصد ما کربلا

مولایم اربابم یا حسین........از عشقت بی تابم یا حسین