** محمدصالح عزیزمون*** محمدصالح عزیزمون*، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

♥ مطلع عشق ♥

++ آرامش کهف الشهدا، مثال زدنی است ++

1391/8/25 11:42
460 بازدید
اشتراک گذاری

بسم ربِّ الحسین.......

روحِی وَ نَفسِی وَ مالِی وَ وَلَدِی وَ وَالِدیَّ فِداکَ یَا اَبا عَبدِالله......

دیشب قمستمون شد بریم توی دل کوه..........

دل کوه کهف الشهدا......... نه دربند و دار آباد و درکه..................

جایی که کوهش با هیچ کوهی قابل مقایسه نیست........

جایی که آدمو وا می داره که بایسته و به شهر و آدما و تراکم و ازدحامشون........ به جسم مادی خودش و درگیری به دنیا و.....خلاصه هر چه روسیاهیش که هست، نگاهی بیندازه..........

وای که توی اون لحظه، در کنار ٥ شهید گمنام، دیگه طاقت ایستادن نداری.........

پیش خودت میگی، شرمنده ام.......... شرمنده ام که توی این همه لحظه و دقیقه و ثانیه و روز که میگذره........ شما هیچ جایی ندارید.........

کمر آدم از این همه بی وفایی در مقابل مظلومیتشون خم میاره به خدا...........

تازه اون موقع است که شهدا بهت میگن بیا.......... بنشین........ از مهمان نوازی ما به دوره که بی اینکه آرامش بگیری از اینجا بری..........

خدا قسمتتون کنه حتی یه بارم که شده سری بزنید و از آرامش مثال زدنی اون کوه و ٥ شهید نامدارش( گمنام ماییم) لذت ببرید.........

دیروز تصمیم داشتیم توی بارون بریم توی شهر یه چرخی بزنیم..............

که خدا خواست و شهدا طلبیدن و راهمون به سمت ولنجک و کهف الشهدا کج شد....

رفتیم و توی ترافیک این شهر بارونی حوالی اذان رسیدیم اون بالا..........

بارون شدید بود و مزار شهدای گمنام هم خیلی سرد بود و جلوه ی شهر از داخل اون مزار خیییییلی غم انگیز بود.........

چون هیچ جوابی نداشتیم برای این همه درگیری بدون معنویت اون شهر شلوغ........

خلاصه که کللللللللللللی حظ معنوی بردیم و امیدوارم که ذخیره ای باشه برای ایام سوگواری سالار شهیدان........

نماز رو خوندیم و چند تا عکس انداختیم و با تمام  بی میلی آماده ی برگشت شدیم.......چون خیییییییییییییلی سرد بود و علی رغم داشتن لباس گرم فراوان، سرما در ما رسوخ کرده بود و موندنمون رو دشوار............

داستان این ٥ شهید رو اینطور شنیدم که: سالها پیش وقتی میخواستن این ٥ شهید رو توی دانشگاه شهید بهشتی دفن کنند دانشجوها مانع میشن و مسئولین این امر هم برای راهنمایی گرفتن قرآن رو باز میکنن و سوره ی کهف میاد و تصمیم میگیرن که توی کوههای اطراف دانشگاه این ٥ شهید رو دفن کنند......

نمیدونم شاید این شیوه ی مظلوم واقع شدن این شهداست که اینقدر انسان رو مجذوب و صد البته شرمنده ی اون مکان میکنه..........

قربون قدمای امام خامنه ای مون( مد ظله العالی) بشم که چه جای دنجی رو در تیر ماه سال ٨٦ برای خودشون پیدا کرده بودن که شب لیلة الرغائب رو اونجا صبح کنن...........

                ۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

                     

               

               

               

                       

                      

 

 این عکسای اون جای دنجه: کهف الشهدا

اولی که از فضای بیرونه و بعدی ها هم از فضای داخلی مزار شهدا..........

انشاءالله که: عکس شهدا راببینیم و عکس شهدا عمل نکنیم....

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان تسنیم سادات
25 آبان 91 11:46
حس خوب و زیبایی بهم منتقل شد از خوندن پستتون وعکسهای آن ...


خوشحالم.......
از پاکی دل خودتون بوده عزیزجان.......
مامان علی اکبر
25 آبان 91 17:58
سلام عزیزم
خوش به حالتون.برای ما هم دعا کنید.
عکسا یه حال و هوای معنوی خاصی داشتن چه برسه که در حضور شهدا باشیم.


سلام عزیزم.....
انشاءالله که نائب الزیاره هستیم....
مامان مهربون فاطمه
25 آبان 91 18:22
سلام گل بانو...ای داد بیداد...وای از این همه روسیاهی خودم...از این همه گم شدن تو بازار ساه دنیا...مدتیست عجیب دلم از خودم . دنیا گرفته...از غفلت ...دلم به محرم اربابم خوشه...شاید این اشکهای عزا کم کم براین قلب جمود شده من اثر کنه و ...................حرفی ندارم ...دلم بدجور از خودم و دنیایی بودنم گرفته...میدونم مدیون شهدام و لی چه فایده که اسیرم....عزیزم...برات خصوصی گذاشتم...راستی ممنون که میای و به وبم سر میزنی...منو با نظراتت شرمنده میکنی...شما هم باافتخار لینک شدین....
سلام عزیزم......
این حال و هوای همه ی ما هاست که سخت شده......
انشاءالله به حق ارباب حالمان به شود.........
ممنونم.......

مامان حانیه
25 آبان 91 19:25
التماس دعا


سلام.......
ما هم التماس دعا داریم.......
فرشته
7 آذر 91 18:03
سلام عزیزم خوش به سعادتت گلم.