♥ مطلع عشق ♥

به نام او...... سلام عزیز دل مادر..... چه جمله ی آشنایی!!!!........ اما دیگه پیشم نیستی که باهات حرف بزنم و قربون صدقت برم..... لحظه لحظه باهات زندگی کنم.... ولی تا همیشه عزیز دلم خواهی موند...... حالم بده........ دلم فقط تو رو میخواد....... کاش میشد همه ی اینا خواب بود و وقتی بیدار میشدم تو هنوز پیشم بودی...... عزیز دلم تو هم اون بالا به یاد مامانی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دلم منتظر بود هفته بعد که میره سونو گرافی..... ضربان قلب کوچیکت رو ببینه.... اما چه زود پر کشیدی........ چقدر دلتنگ اون بالا بودی که به این زودی تنهام گذاشتی!!!! امروز صبح بازم  میخواستم برات توحید و قدر بخونم.....اما یادم افتاد که 1 روزه من...

هو الحبیب.....     +++ و ما شما را به مال و آبرو و فرزند امتحان میکنیم.......... +++   فرشته آسمانی ای که نعمتی بود از جانب خدای مهربانم دیروز در روز میلاد امام حسن علیه السلام به نزد خالق و صاحبش بازگشت.......   علی رغم تمام اشکها و دردها و دلشکستگی های مادر بودنم..... راضیم به رضای تو..... خدای مهربانم.....   التماس دعای خیر..... ...

هو الحبیب........ از قبل اینکه بدونم نعمتی در درونم جای داره تصمیم داشتم که 3 روز منتهی به ولادت حضرت صاحب یک دور قرآن را ختم کنم.... شنیده بودم ختم قرآن برای سلامتی حضرت در زمان کوتاه، ختم مجربیست..... اما خدا خواست که بدانم و بخوانم........ سه شنبه صبح شروع کردم؛ تا امروز عصر( پنجشنبه) ساعت 7 طول کشید که قرآن رو ختم کنم فقط به نیت سلامتی شما، حضرت صاحب........ از من و همسر و امانتِ در دلم، این پیشکش رو بپذیرید..... . . . آقاجانم، سر خم می سلامت.............. آقاجانم بیایید، اگه حرف و دلتنگی اندکی چون من هم قابل شنیدن باشد.....        ...